زیر گنبد کبود

زیر گنبد کبود

یکی بود، یکی نبود. زیر گنبد کبود غیر از خدا هیچ کس نبود. یه مامانی بود که دو تا پسر داشت. یوسف و یحیا ...

پیوندهای روزانه

زائر کوچولو

سه شنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۲، ۰۶:۴۳ ق.ظ

 

چندمین سفری است که نیامده سه‌تایی رفتیم.

اما این یکی با بقیه فرق داشت.

دلم می‌خواهد فکر کنم به بهانه معصومیت تو دعوت شده بودیم. دو شب قدر و بیشتر کنار حرمش.

پدر خواست به‌جای تو زیارت کنیم تا روزی که خودت بتوانی اذن دخول بخوانی و سلام بدهی و نماز بخوانی.

و من دلم می‌خواست بدانم تو هم برای ما دعا می‌کنی؟

با دست‌های کوچک و قلبت که اگرچه اندازه یک گردو است اما می‌دانم می‌تواند به اندازه همه مردم جهان جا داشته باشد.

هنوز نبودی اما ما مشق مادری و پدری کردیم. این‌که وقتی آمدی و در حرم امام مهربان نفس کشیدی چه کنیم که راحت‌تر باشی؟ کدام صحن، کدام رواق، چه ساعتی؟

این‌بار هر بچه کوچکی را می‌دیدم تو را تصور می‌کردم. یعنی آرام کنارم خواهی نشست یا مثل آن فسقلی شجاع باید از حوض وسط گوهرشاد بیرونت بیاوریم؟

یعنی حوصله‌ات زود سر می‌رود یا دوست داری خیلی در حرم بمانی؟

من حتی شماره کفشداری‌هایی را که کالسکه امانت می‌گرفتند به خاطر سپرده‌ام.  

و دلمان می‌خواهد وقتی آمدی خیلی زود دوباره سفر را تکرار کنیم. این‌بار با لباس‌هایی یک وجبی یک زائر کوچولو در چمدانمان.

نمی‌دانم شب‌های قدر گذشته چه خواسته بودم که تو را هدیه گرفتیم اما این‌بار از امام مهربان خواستم که خودشان برایت دعا کنند!

زیارتت قبول زائرکوچولو!

 

 

می‌شود برای بچه‌ها از این سفر عزیز فقط اسباب‌بازی و لباس سوغاتی نخرید.
کتاب بهانه خوبی است برای به یاد آوردن خاطره خوب این سفر. ما برایت زیارتنامه زائرکوچولو[1] را گرفتیم. به امید روزهایی که آن‌را چندباره برایت بخوانیم.

یک کتاب‌فروشی کودک بسیار خوب هم دارد مشهد به نام کتابخانه کوچک ما.

فروشگاه مرکزی‌اش در میدان سعدی. خیابان سناباد. مقابل سناباد 7 است و فروشگاه شماه یکش در بلوار سجاد. چهارراه بزرگمهر. پاساژ مروارید. رفتید و فرصت داشتید حتماً سری بزنید.

 

 




  1. نوشته مجتبی آموزگار.
    تصویرپردازی لیدا طاهری. تهران. نشر زیتون.
۹۲/۰۵/۱۵ موافقین ۰ مخالفین ۰
فاطمه جناب اصفهانی

نظرات  (۱۰)

میدانی اسم پسرت در ذهن من چیست؟ "مشهدی مستطاب!" قشنگ است نه؟
۲۲ مرداد ۹۲ ، ۰۲:۱۳ برده ولی آزاد
تقدیم شما از هرآنچه خوبیست بهترین مرکب برای راندن هوس ، واژه "عشق" است اینجا مردم همیشه از مردم صحبت می کنند ولی هیچ کس مردم نیست.
عزیزم! گردو(!)...
زیارت هر سه تون قبول.منم 6 سال قبل که رفتم برای زیارت امام رضا دخترم رو 4ماهه باردار بودم.دیگه قسمت نشده بریم.توی این روزها خیلی دلم میخواد برم.میشه یعنوان مامان باردار که دعاتون زود مستجاب میشه برام دعا کنین؟!
با سلام.... خواهان تبادل لینک با وبلاگ زیبای شما هستیم.در صورت تمایل میتونین اینجا( link.s2a.ir)بییاین و لینکتون رو به صورت اتوماتیک ثبت کنین ‌ ‌‌ ‌ ‌‌
زیارت قبول مامانزیارت قبول فرشتهیا امام مهربان، ما را نیز اینچنین بطلب
سلام غزیز وبت خیلی خوبه و به دلیل محتواش برات یه آدرس لینک باکس سایتمو براتون میفرستم که استفاده کنید تالینک های شما در صفحه ی اول وب سایت سیریش قرار بگیره و کلی بازدید بیاد براتون اینم لینکش: http://sirish.ir/box/ ‌ ‌‌
قبول باشه
ما هم از تصور شما با یک کالسکه یا یک پسر بچه خیس کنار حوض گوهرشاد دلمون غنج رفت........ (دخترهای منم تا نبرمشون کنار حوض حرم رفتن رو قبول ندارن و ما معمولا به جای سجاده و این حرفا با لباس اضافه باید بریم) حالا من توی بورد های ورودی حرم دیدم که انگار تو دارالحجه مهد کودک قرآنی داره و یه ساعاتی میشه بچه ها رو گذاشت اونجا ولی توی صحن ها هم بازی کردنشون خالی از لطف نیست.
عززززیزم!... چقدر قشنگ بود... زیارت قبول باشد بانو! و هم چنین برای تو، کوچولوی نازنین!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی