اتاق کودک
فصلهای تازه زندگی، آدم را در موقعیتهایی قرار میدهند که پیش از آن به آنها توجهی نمیکرد.
با مادر شدن به فصل تازه ای درآمدم که علاوه بر تجربههای تازه سرشار بود از دوباره دیدن و یافتن چیزهایی که پیش از آن انگار نمیدیدمشان.
و «اتاق کودک[1]» از آن مکانهایی است که خارج از هر خانه ای چشم مرا که کودک یک سال و چند ماههام پوشک میپوشد دنبال خود میگرداند و از اینکه مجبور نباشم پسر و کیفش را به نمازخانه ببرم یا در ماشین عملیات تعویض را انجام دهم خوشحال میشوم.
تجربه من در این یک سال و اندی این بود که در طراحی ساختمانهای عمومی همچون پاساژ، فرودگاه، مجتمعهای توریستی بین راهی، مسجد، رستوران و ... یا اصلاً به اتاق کودک توجهی نشده و یا کمتر توجه شده است. آن قدر که یکی از سرویسهای بدون استفاده را میز تحریر چوبی بگذارند و یا یک کانتر ساده در گوشه سالن سرویسهای بهداشتی قرار دهند؛ بدون هیچ تجهیز اضافه ای.
تنها در دو مکان با اتاق کودک مجهز برخورد کردم. یکی فرودگاه مشهد، وقتی که از گیت بازرسی خارج میشوید و منتظر هستید سوار هواپیما شوید. و یکی که از همه مجهزتر بود در ساختمان پلادیوم.
توجه مهندس معمار و یا طراحان فضا به این مکان آن قدر مرا خرسند کرده بود که داشت یادم میرفت یک نکته را.
این اتاقها (و یا کانتر و میزها) بدون اسثتناء در سرویس بانوان قرار داشت. و تنها در فرودگاه مشهد اتاق بچه در فضایی بین سرویس بانوان و آقایان قرار داشت تا هر دو بتوانند از آن استفاده کنند که ما هم چنین کردیم.
اما آنجا هم یک اتفاق افتاده بود؛ روی در تصویر بچه بود مادر!
با خودم فکر میکنم وقتی خیلی از مادر و پدرها برایشان فرقی ندارد که کدامیک تعویض بچه را انجام دهند و چه بسا پدر در سفر راحتتر بتواند این فعالیت را انجام دهد چرا باید اتاق بچه در سرویس زنانه قرار بگیرد تا هیچ پدری نتواند برای همراهی همسرش به آن وارد شود؟
شاید در جواب من بفرمایید که قرار است علاوه بر عملیات تعویض بچه شیردهی توسط مادر هم اتفاق بیفتد، پس بهتر است اتاق به مادر و کودک اختصاص داشته باشد.
خب باید بگویم در هیچ کدام از این اتاقها هیچ صندلی ندیدم که مادر بتواند روی آن بنشیند و کودک خود را شیر دهد.
باید مثل من مادر باشید تا حساسیت مرا بدانید و دلتان بخواهد جاهای دیگر هم به مادریتان احترام بگذارند.
و بسیار کنجکاوم بدانم در کشورهای دیگر این اتاق کجای ساختمان قرار گرفته است.