مامان بیا بازی!
رفته بودیم کافه کتاب آفتاب و در میان دوستان عزیزمان خوش بودیم که حرف پیش آمد و الهام عزیز خاطره ای گفت از دوستش که پسر کوچکی دارد.
یک روز وقتی در حال مطالعه بودند پسر می آید و می گوید مامان میای با من بازی کنی؟
مادر می گوید: پسرم من الان دارم مطالعه می کنم.
وقتی پسر می رود پی بازی مادر از خودش می پرسد واقعا چندبار دیگر پسرم می آید و از من می خواهد با او بازی کنم؟ و تا بزرگ شدن او چقدر فرصت دارم؟
کتاب را می بندد و می رود تا با پسرش بازی کند.
از روزی که برگشته ایم هربار که یوسف پیشم آمده و گفته مامان بادی (بازی)! به خاطره الهام فکر کرده ام.
و هربار دوگانه ای در من اتفاق افتاده که انتخاب را سخت کرده.
دانستن خیلی وقت ها کار آدم را سخت می کند.
می دانم که یوسف زود بزرگ می شود و نیاز دارد با کسی بازی کند.
می دانم که خودم کارها و علاقمندی هایی دارم که می خواهم در کنار مادری به آن ها هم برسم.
می دانم که انرژی یوسف کمی بیشتر از انرژی من است.
می دانم که بعدها یوسف مرا به عنوان همبازی انتخاب نخواهد کرد و به گروه همسالانش علاقمند خواهد شد.
کدام یک را باید انتخاب کنم؟
آیا پسر من اینهمه زود رشد می کند که بخواهم فکر کنم میهمانی است که چشم روی هم بگذارم خواهد رفت؟
پس چرا فیلم ها و عکس های سال پیشش را که می بینم به نظرم نمی آید خیلی زود گذشته باشد؟
اصلا باید به رفتنش فکر کنم؟
آیا هراس از دست دادنش آن هم خیلی زود شادی مادرانه ام را از بین نمی برد؟
و از همه مهتر مگر من هم مثل او رشد نمی کنم و فرصت هایم محدود نیست به همین لحظه ها و ساعت هایی که دارد می گذرد؟ و مگر اینطور است که زمان برای او در گذر باشد و برای من بایستد؟
جواب خیلی از سوال هایم را بیست سال بعد خواهم گرفت. کمی دوتر. کمی نزدیک تر.
اما آنچه حالا باید انجام دهم است مادری است به شیوه خودم.
که باور دارم همه بچه ها با هم فرق دارند و همه مادرها با هم فرق دارند و غالب پدرها با هم فرق دارند. پس روش ها باید با هم فرق داشته باشد.
پسرم کمی دیگر بیدار می شود. تا ناهارش را گرم کنم دستانم را از خاطره ای که شنیده ام می شویم و آبش را می ریزم پای گلدان حسن یوسفم.
همه تجربه های ما مادرها برای هم افاقه نمی کند. من باید به روش خودم مادری کنم.
یوسف جان! بیا با پرنده ای که نشسته کنار بشقابت تا به غذا دعوتش کنی ناهار بخور مامان!
پ.ن. بانوجان! تو مادر خواهی شد و روش تو برای مادری از نیکوترین روش ها خواهد بود!